سابقه روزنامه نفتي شرق از مبنا نشان مي دهد که اين روزنامه هم به لحاظ خبرنگار و هم به لحاظ سرمايه گذار اصلي دچار مسيري خلاف مسير معمول رسانه هاي آزاد شده است، هرچند سمت و سوي اين روزنامه تا پيش از اين نيز مشخص بوده است.
به گزارش
سلام لردگان؛ به نقل از
راه دانا؛ ماجراي دکل نفتي گم شده از مدت ها قبل در رسانه هاي کشور دست به دست شده است و هر کدام از جريان هاي کشور مدعي شدند که جريان مخالف، عامل اصلي بلاتکليفي دکل هاي نفتي يا به عبارت ديگر گم شدن دکل ها در کشور است.
در اين ميان برخي از روزنامه هاي زنجيرهاي به سرعت خود را به اين مباحث رسانده و جهت گيري هاي روشني در اين راستا داشتند.
ادامه اين جريان منتهي به دستگيري يکي از متهمان در اين پرونده به نام «م.ش» شد که چندي قبل از دستگيري، نادر قاضي پور، نماينده مردم اروميه در مجلس اسنادي را در خصوص دخالت هاي وي در ماجراي دکل ها افشا کرده بود.
روزنامه زنجيرهاي شرق که مي توان به خاطر سابقه و تجربه آن در خصوص پيگيري چند پرونده نفتي خاص به آن روزنامه نفتي شرق گفت، در رپرتاژي عجيب يک روز قبل از دستگيري متهم به نام «م.ش» وي را مبرا از هر گونه اتهامي مي داند.
تنها يک روز قبل از بازداشت «م.ش» از متهمان پرونده موسوم به دکل گمشده، روزنامه اصلاح طلب شرق، مطلبي در صفحه نخست خود با تيتر «انگشت اتهام از آقاي «ش» برداشته شد» منتشر کرده و به دفاع تمام قد از «م.ش» پرداخت.
در بخشي از گزارش روزنامه شرق آمده است «پس از آنکه روز چهارشنبه نادر قاضيپور(نماينده مجلس شوراي اسلامي)، اسناد و تصاويري از برخي افراد دخيل در اين معامله را در اختيار خبرگزاري رسمي مجلس (خانه ملت) قرار داد، نامهاي جديدي دراينراستا به ميان آمد. مهمترين چهرهاي که در توضيحات روز چهارشنبه قاضيپور از او رونمايي شد، مشاور وقت مديرعامل شرکت تأسيسات دريايي يعني آقاي «ش» بود؛ کسي که انتشار تصاويرش در کنار دکل گمشده و سخنان قاضيپور درباره سمت حساس او در زمان عقد قرارداد و ماجراي صدور چکها و واريز پول به حساب شرکت Dean، باعث شد کشف هويت اين مدير نفتي، براي رسانهها جذاب شود».
اين روزنامه که با اطميناني بالا در خصوص اين متهم نفتي به دفاع از وي پرداخته بود حتي نام اين متهم را نيز افشا کرده و آورد: پيگيريهاي «شرق» نشان ميدهد فردي که قاضيپور از او به عنوان رباينده دکل نام برده، «آقا مراد شيراني» از مديران نفتي و يکي از افرادي است که در دهههاي قبل به عنوان مبتکر نمونه صنعت نفت معرفي شده بود.
روزنامه نفتي شرق که مدعي شده است برخي از اسناد مربوط به دکل نفتي در اختيار اين روزنامه است، با مصاحبه اي که با شيراني انجام داده است، پاي يک نفر ديگر به نام طباطبايي را به ميان کشيده و تمام اتهامات در خصوص گم شدن دکل نفتي را به اين فرد نسبت داده است.
رپرتاژ روزنامه نفتي براي يک متهم در دستگاه قضايي تنها يک روز قبل از دستگيري او نشان از پشت پرده هاي اين روزنامه داشته که اين افراد سابقه درخشاني در مباحث نفتي ندارند؛ اما اين رپرتاژ براي متهمان به اينجا ختم نشد.
در حالي که چند روز بيشتر از دستگيري «م.ش» نگذشته بود بار ديگر روزنامه نفتي شرق، در اقدامي ديگر مصاحبهاي را با رضا طباطبايي دلال مشهور دکل حفاري منتشر ميکند که در اين مصاحبه تفصيلي نيز به دنبال تطهير اين دلال فراري دکل است.
اين اقدام در حالي بود که در مصاحبه قبلي اين روزنامه، سخنان تندي عليه طباطبايي از سوي «م.ش» مطرح شده بود و تمامي اتهامات مربوط به گم شدن دکلها متوجه طباطبايي مي شد.
اين روزنامه بدون در نظر گرفتن مصاحبه قبلي در اقدامي عجيب، مصاحبه اي هم از طباطبايي گرفته و به تطهير اقدامات وي مي پردازد.
روزنامه شرق در اين مصاحبه عملا به اين دلال فراري اجازه داده است که هرچه مي خواهد بگويد و کاملا خود را از اتهاماتي که به او وارد است تبرئه کند.
روزنامه نفتي شرق در حالي صفحه اول خود را به اين متهم فراري اختصاص داده است که در شماره هاي قبلي خود اتهامات زيادي از سوي شيراني متوجه وي شده بود اما هيچ يک از اتهامات وارده به وي در اين مصاحبه پاسخ داده نشده است.
حمايت بي چون و چرا از مفسدان اقتصادي، توسط رسانه هاي زنجيرهاي در اين روزنامه ها مسبوق به سابقه بوده است به طوري که حتي روزنامه شرق و مسئولين آن سابقه درخشاني در اين راستا نداشته اند.
در همين رابطه بايد به اين نکته اشاره کرد که علي خدابخش که به پدرخوانده نشريات زنجيره اي معروف است، سرمايه گذار اصلي و تأمين کننده اصلي بودجه شرق است، در آذرماه سال 89 به همراه سه تن از خبرنگاران روزنامه شرق با اتهامات امنيتي بازداشت شد.
خدابخش علاوه بر اينکه سرمايه گذار اصلي روزنامه شرق بوده، روزنامه هاي اعتماد، سرمايه، بهار و هفته نامه چلچراغ، روزنامه آريا و ... را هم پشتيباني مالي مي کند.
رجا در توضيح سابقه خدابخش اين چنين نوشته بود که خدابخش مباشر مالي عبدالله نوري بوده و سرمايه گذاري لازم در انتشار نشرياتي مانند روزنامه خرداد و فتح را نيز برعهده داشته است. او در دولت اصلاحات به عنوان مشاور وزير جهاد کشاورزي از نفوذ خود براي فروش تجهيزات کشاورزي به اين وزارت خانه سود سرشاري را بهدست آورد.
در سال 86 در حالي که عبده تبريزي تازه از سفر خود به حج بازگشته بود، پيشنهاد خدابخش را پذيرفت و علي خدابخش روزنامه سرمايه را از وي خريد.
سايت عصر ايران در همين راستا نوشت: علي خدابخش بااين شرط که روزنامه سرمايه را بدون زيان انباشته آن تحويل گيرد، با پيشنهاد عبده تبريزي موافقت کرده است و بدين ترتيب بدون رد و بدل شدن پولي اين توافق انجام شده است .
اين در حالي است که خدا بخش دختر خود را نيز به سمت مدير عاملي روزنامه روزگار در آورده که در نهايت وي نيز به همراه پدر خود محکوم شد.
سابقه روزنامه نفتي شرق از مبنا نشان مي دهد که اين روزنامه هم به لحاظ خبرنگار و هم به لحاظ سرمايه گذار اصلي دچار مسيري خلاف مسير معمول رسانه هاي آزاد شده است، هرچند سمت و سوي اين روزنامه تا پيش از اين نيز مشخص بوده است.
انتهاي پيام/